علت درد سینه چیست؟
بیشتر موارد تعیین علت دقیق درد سینه امکان پذیر نیست. اما علل احتمالی شامل این موارد هستند:
هورمونها:
درد سینه اگر به صورت دوره ای باشد و با قاعدگی ارتباط داشته باشد احتمالا با هورمونهای جنسی مرتبط است.کاهش یا از بین رفتن این نوع درد با بارداری یا یائسگی نشان می دهد که احتمالا هورمونها در این مورد نقش دارند.به هر حال مطالعات تا کنون نتوانسته اند اختلال هورمونی خاصی را شناسایی کنند که عامل قطعی ایجاد درد دوره ای سینه ها باشد.
علائم ساختاری:
مشکلات آناتومیکی و ساختاری در سینه ها می تواند موجب ایجاد درد شود که در بیشتر موارد این دردها غیر دوره ای هستند.اختلالاتی مانند کیست ها،ضربه ها و آسیب دیدگیها و جراحیها ی قبلی می توانند موجب بروز درد شوند.علت این نوع دردها معمولا خارج از بافت سینه است.مثلا ممکن است علت ایجاد درد،اختلالی دردیواره ی قفسه سینه،عضلات، مفاصل،قلب و یا نواحی دیگر باشد که به علت انتشار درد به این نحو احساس شود. کشیدگی عضلات سینه و آسیبهای مفصلی نیز می توانند موجب چنین دردهایی شود.
اختلال در تعادل اسید چرب:
اختلال در تعادل اسید های چرب در داخل سلولها ممکن است حساسیت بافت سینه ها را به هورمونها افزایش دهد.این نظریه بر این اساس ارائه شد که در مواردی مصرف مکملهای حاوی گاما لینولئیک اسید موجب کاهش درد می شود.این ماده یک نوع اسید چرب است.به نظر می رسد گاما لینولئیک اسید موجب تعادل اسید های چرب شده و حساسیت بافت سینه به هورمونها را کاهش میدهد.
داروها:
مصرف برخی داروهای هورمونی،داروهای درمان ناباروری و داروهای خوراکی جلوگیری از بارداری ممکن است با درد سینه مرتبط باشند.در اثر درمان با استروژن و پروژسترون ممکن است بافت سینه حساس و دردناک شود.ممکن است علت ایجاد درد سینه در خانمهای یائسه درمانهای هورمونی باشد. همچنین گزارشهای از درد سینه ی مرتبط با مصرف داروهای ضد افسردگی مانند داروهای مهار کننده بازجذب سروتونین مثل فلوکستین و سرترالین وجود دارد.
اندازه سینه:
زنانی که اندازه سینه بزرگی دارند ممکن است دردهای غیر دوره ای را تجربه کنند.این نوع درد مکن است همراه با دردهای گردن،شانه و پشت باشد.مطالعات نشان می دهد که اگر عامل درد سینه بزرگی آنها باشد جراحی برای کاهش اندازه سینه می تواند علام را تخفیف دهد.البته جراحی سینه خود می تواند منجر به دردهای بعدی در سینه شود.
کراهت بدون همسر بودن و زشتی تنهائی
چگونگی ایجاد ارتباط به عنوان یک خواست درونی و فطری از مقدمة ازدواج آشکار است امام صادق علیه السلام میفرماید به هنگام خلقت آدم از همان گلی که پروردگار او را آفرید(فرورفتگی کمر) حوّا را هم آفرید که آدم گفت بار الها این چه خلقی است که چنین زیبا است و نزدیکی و نگاهم به او آرام بخش است خداوند فرمود مادر امتّم حوا است آیا میخواهی که آن را برای اُنس و محبت با تو قرار دهم و در اختیارت باشد سپس گفت : آری پروردگارم بر این نعمت همواره حمد و شکر میگویم
بعد ازآن خداوند متعال خطبة آنها را خواند و او را(حوا را) مادر امت قرار داد با شهوتی که در او(آدم) و حوا قرار داد و این وقایع قبل از آگاهی به همه چیزها بود،سپس «آدم» گفت:حال که ازدواج ما را(با خطبه) بستی وظیفه ما در مقابل شما چیست پروردگار بلند مرتبه فرمود رضای من اینست که دین را به او بیاموزی آدم گفت حال که چنین است او را برایم اگر میخواهی قرار ده خداوند بزرگ هم فرمود او را برایت و همراهت قرار دادم
از این کلام چندین نتیجه به دست میآید و سادهترین آنها اینست که خلقت بشر قبل از هر چیز اجتماعی بوده است و زمین هیچگاه در انحصار یک فرد نبوده است همچنانکه امام و پیرو همواره در زمین تا قیامت موجود است
دیگر آنکه غریزه طبیعی در همة انسانها موجود است و بر حسب وظیفه زن و مرد سبب آرامش یکدیگر میشود
پیوند ازدواج امری الهی است که اوّلین خطبة آن را پروردگار خودش خوانده است
قبل از ازدواج کسب آگاهی، ضروری است و همزمان با محرّمیت بلافاصله تعلیم و تعلّم آغاز میشود و اساس زندگی برارتباط علمی، دینی است
بنابراین کسب معلومات و طی مدارج تکامل با ازدواج مغایرت ندارد مسکنی بهتر از ایجاد پیوند ازدواج در اسلام نیست و امام صادق(علیهالسلام) از نخوردن غذا مانند عسل و گوشت و نداشتن ارتباط با زنان اصحابش را نهی کرده است و این امور را از سنتهای رسول اکرم صلی الله علیه و آله دانسته است
فواید ازدواج
مهمترین خاصیت ازدواج تقویت ایمان است و دوست داشتن همسر برای رضای پروردگار نشانة خیر و موفقیت است گرچه راحت طلبی و دوستی دنیا و ریاست و شکمپرستی و خواب آلودگی در کنار علاقه شدید به زن گاهی از صفات ناپسند بیان شده است ولی در بعضی از موارد بهترین لذت را همسرداری و زناشوئی دانستهاند و این دوستی را چه در دنیا و چه در بهشت بهترین کامیابی ظاهری دانستهاند حضرت رسول صلی الله علیه و آله در این دنیا عطر، نماز و زن را انتخاب نمودند و به اصطلاح با آنان حالات خوشی داشتند
مجموعة بررسی نشان میدهد اگر بنیان ازدواج برای خودارضائی باشد برای هر دو طرف زندگی غیرایده ال و بیفایدهای خواهد بود ولی از خودگذشتگی در کنار دیگر فاکتورها یکی از قدمهایی است که تکامل، سلامت،آرامش، محبت و ثروت را به ارمغان میآورد و به همین دلیل پیوندی مبارک است
در قبل، ضمن و بعد از ازدواج همواره شیطان در کمین همسران است،نفوذ او در غالب جمال به عوض کمال،ثروت به جای علم، فرصت طلبی در کامجویی در مقابل نتیجهگیری با تدبیر و بالاخره ندانستن زمان و مکان تصویر زیبای این پیوند الهی را بر هم می زند و اضطراب یا افسردگی را سبب میشود ولی عشقی پاک و نیتی خالص این عوارض و مشکلات ازدواج را به آسانی تبدیل به صفا، شادی و آگاهی و کمال می کند البتّه ضامن این همه زیبائی و تفاهم استقامت همسران است با ازدواج طرفین میآموزند که شناخت هر چه بیشتر،تفاهم و بالنتیجه انس با همدیگر میتواند با اثر متقابل همةسختیها را آسان کند
آیا به راستی مهر فاطمه سلام الله علیها و همدلی علی علیه السلام را میتوان با چیزی مقایسه کرد زندگی با صفائی در عین سادگی، قناعت، علم، بردباری، با فرزندانی خوشاخلاق، شجاع، خوش سخن، مؤمن و صبور که تصویر آنها سالها تا انسان موجود است واقعاً دیدنی است و در چنین خانهای همه درس محبّت و سازندگی میگیرند و برکت و نتیجهای پیروزمندانه و عافیت کامل نصیبشان میگردد شاید به همین دلایل است که حتی بردگان در کنار این خانواده آزادند و هنگامی که ابا عبدالله الحسین علیهالسلام «جون» را در صحرای تفتیدة کربلا آزاد میگذارد او با اصرار شهادت را به جان میخرد «الله اکبر» آیا در این وادی میتوان تنها و جدا زیست یا با پیوند به سنت این خانواده اصل ازدواج را باید پذیرفت و با یاد و نام خدا و اهل بیت آن را زیبا و دلنشین کرد؟
انواع ازدواج
در این فصل منظور ما ازدواج دائم یا موقّت نیست بکله خصوصیات فکری؟،جسمی و روحیات طرفین همسران است
اخلاق شاید اولین و روشنترین ملاک برای آنها است در زن نیکو سخن گفتن مخصوصاًهنگام ناامیدی یا خستگی مردان باید اوّلین صفت لازم باشد چه بسا همسرانیکه به یکدیگر علاقمندند ولی توانائی بیان یک جمله دوستت دارم را نداشته باشند این قدم اول که ابراز محبت است شرایطی دارد
اگر دختر و پسری با حواس پنجگانه و شهوت و غضب قوای خویش را فقط تقویت کنند و حلم و بردباری با فکر و هوشیاری و تقویت یاد معبود آنان را به پاکی و حکمت فرا نخواند زندگی یکطرفه و یک جهت / می شود و حتی در آینده از تنوع برخوردار نمیشود
به نظر میرسد با مثبت اندیشی در یک جامعه سالم مشکل اولیه ما حل میشود
اگر در برخی جوامع فحشاء غوغا میکند چون رابطةفرد با خالق دوست داشتنی حل نشده است خدا جایگاهی در شناخت جامعه نداردهیچگاه کسی به خود اجازه نمیإهد حتّی لحظهای را در شب با ذکر و معاشقه عارفانه بسر برد چیزی به عنوان رهبری امام و پیامبر(علیهم السلام)، زیارت و مراسم عارفانه مانند دعا و اعتکاف مطرح نیست و الگوپذیری از مردانی چون محمد(صلی الله علیه و آله) که صدها جلوة اخلاقی دارد و فاطمه با زندگی علی(علیهما السلام) حتی گاهی با تمسخر و زمانی نمونه عقب ماندگی ممکن است باشد بنابراین چگونه در چنین جامعه و حتی دانشگاه که رابطة مبدأهستی با انسان پذیرنده مسئولیت حل نشده است میتوان روابط همراه تقوی و صفائی پایدار داشت به همین دلیل است که دوستیها دختر وپسر و زن و مرد گسسته میشود اغلب چندین ازدواج قطع و وصل میشود به امید اینکه شاید یک رابطه کامل مستحکم شود چرا؟
زیرا اهداف کاذب در افراد شکل گرفته است رابطة مرد و شروع کنندة ازدواج یا تصادفاً از روی ملاک هائی مانند شغل، ملّیت، برای صدور کارت اقامت، ثروت و غیره است یا در نهایت به خاطر زد و بندهای سیاسی و فعالیتهای حزبی و گروهی است
آیا یک مرد خسیس و یا فردی ماده پرست(ماتریالیست) میتواند با زن پاکدامنی با روابط خالصانه و از روی محبت و به سادگی ازدواج کند و حتی مقدمات روابط زناشوئی می تواند بین آنان برقرار شود
در سال 8 ازدواج در شش ماهه اول به چهار درصد و آمار طلاق به دوازده درصد افزایش رسید گرچه در سالهای دیگر کمی در آمارها تغییر داریم ولی انواع طلاق: عاطفی، اقتصادی، قانونی، توافقی، اجتماعی و روانی با مشکلات اخلاقی، اختلاف سطح خانوادگی، کدورتهای سلیقهای، عدم تمکین، عقیمی و بیماری، انحراف زوجین،زندان رفتن،تنفّر و اعتیاد،بیکاری و ندادن نفقه،اختلاف نظر در مسکن،افتراء و تهمت و رفیقبازیها است ولی با آموزش میتوان آنها را پیشگیری نمود و در برابر هر یک برخوردی منطقی داشت
متأسفانه دختر و پسر یا همسران آینده در انتقال مطالب اولیه با بیانی روشن تأخیر میکنند و برای انتقال خواسته های خویش تصور میکنند سبب رنجش یکدیگر میشوند در حالی که اگر نکتهای مبهم ماند مشکلات آینده بیشتر خواهد شد و این مبانی اساسی و گفتارهای محکم پشتوانة ادامة زندگی آنان است
درک مفاهیم عالی زندگی به خصوص از طرف زنان سبب تحکیم، بردباری، آرامش، گذشت و حتی شادی و خوبی به جای درگیری، سر و صدا، کینهورزی، توقّع بی جا،غم و زندگی بیهدف و بیمعنا میشود
هنگامی که همسری میداند شوهر یا زنش برای خداوند یا به خواست او برای تربیت دیگران، کسب علم و معرفت و رفع نیاز جامعه به سفر رفته است و تلاش میکند اگر هم کمبود اقتصادی یا دوری از بستر آرام دارد و یا خوشحالی موقتّش گرفته شده است نگران و پریشان احوال و بدخلق نمیگردد
بنابراین پیشنهاد اوّل این است که در ابتدای زندگی آرمانها و ریشههای خواستهها(خواستگاری) روشن گردد به جای صحبت از حلقه و آینه و شمعدان و مهریه آنچنانی، از نیاز حقیقی یکدیگر چندین جلسه گفتگو شود بعد به سایر امور بپردازند
چرا جلسات و برخوردهای اولین ممکن است به طول انجامد؟!
در گذشته چون جامعه محدود بود، پیامبران با آداب و سنن و عقول و عقاید معیّن، مردم را با سخنان و بیانات عمیق خود در کوتاه مدتی آشنا میکردند و نظامهای قبیلگی ثابت برقرار بود و نیاز به چنین برنامههای مفصّل نبود