کراهت بدون همسر بودن و زشتی تنهائی
چگونگی ایجاد ارتباط به عنوان یک خواست درونی و فطری از مقدمة ازدواج آشکار است امام صادق علیه السلام میفرماید به هنگام خلقت آدم از همان گلی که پروردگار او را آفرید(فرورفتگی کمر) حوّا را هم آفرید که آدم گفت بار الها این چه خلقی است که چنین زیبا است و نزدیکی و نگاهم به او آرام بخش است خداوند فرمود مادر امتّم حوا است آیا میخواهی که آن را برای اُنس و محبت با تو قرار دهم و در اختیارت باشد سپس گفت : آری پروردگارم بر این نعمت همواره حمد و شکر میگویم
بعد ازآن خداوند متعال خطبة آنها را خواند و او را(حوا را) مادر امت قرار داد با شهوتی که در او(آدم) و حوا قرار داد و این وقایع قبل از آگاهی به همه چیزها بود،سپس «آدم» گفت:حال که ازدواج ما را(با خطبه) بستی وظیفه ما در مقابل شما چیست پروردگار بلند مرتبه فرمود رضای من اینست که دین را به او بیاموزی آدم گفت حال که چنین است او را برایم اگر میخواهی قرار ده خداوند بزرگ هم فرمود او را برایت و همراهت قرار دادم
از این کلام چندین نتیجه به دست میآید و سادهترین آنها اینست که خلقت بشر قبل از هر چیز اجتماعی بوده است و زمین هیچگاه در انحصار یک فرد نبوده است همچنانکه امام و پیرو همواره در زمین تا قیامت موجود است
دیگر آنکه غریزه طبیعی در همة انسانها موجود است و بر حسب وظیفه زن و مرد سبب آرامش یکدیگر میشود
پیوند ازدواج امری الهی است که اوّلین خطبة آن را پروردگار خودش خوانده است
قبل از ازدواج کسب آگاهی، ضروری است و همزمان با محرّمیت بلافاصله تعلیم و تعلّم آغاز میشود و اساس زندگی برارتباط علمی، دینی است
بنابراین کسب معلومات و طی مدارج تکامل با ازدواج مغایرت ندارد مسکنی بهتر از ایجاد پیوند ازدواج در اسلام نیست و امام صادق(علیهالسلام) از نخوردن غذا مانند عسل و گوشت و نداشتن ارتباط با زنان اصحابش را نهی کرده است و این امور را از سنتهای رسول اکرم صلی الله علیه و آله دانسته است