تفاوتهای جنسی و غریزه جنسی مرد و زن
اندازهگیریهای انسان شناختی قرن نوزده، برای به کرسی نشاندن برتری مرد بر زن،تنها زن مغز را به حساب میآورد درست است که مغز مرد(بطور متوسط 1375 گرم) اندکی بزرگتر و سنگینتر از مغز زن است،در عوض کل بدن او نیز بزرگتر و سنگینتر از کل بدن زن است بنابراین این تفاوت برای هر مرد هیچ امتیازی به ارمغان نمیآورد اساساً مهم میزان استعداد نیست بلکه درصد بهرهگیری از آن مهم است بنابراین میتوانیم مغز زن و مرد را نه در راه برتر دانستن یکی بر دیگری، بلکه برای درک ریشه تفاوتهای آنها مقایسه کنیم
اولین تفاوت در نیمکرههای مغز یافت میشود در مرد،نیمکره چپ(که قبلاً آن را نیمکره غالب مینامیدند)، بطور کلی، رشد یافتهتر از نیمکره راست است در حالیکه در زن، هر دو نیمکره بطور محسوس حجم یکسانی دارند نیمکره چپ، تحلیلگر، جایگاه منطق، استدلال، تفکر عقلانی و زبان است تخصص نیمکره راست،که بیشتر کلی گراست،در بیان احساسات، ادراک، انجام دادن فعالیتهای بینایی و درک روابط فضائی است
در این احساس حالت تک همسری و حفظ روابط ثابت یک همسری برای همیشه وجود دارد و همواره خاطرات همسر اول در مقابل سایر مردان در ذهن خانمها باقی است در حالی که مردانمیتوانند چند همسری را بپذیرند و آن را عیب ندانند ولی حتی زنان وجود زنان دیگر را در خانواده به سختی قبول میکنند
دومین تفاوت که اهمیت زیادی دارد، به جسم پینهای مربوط میشود جسم پینهای یک نوار طویل سفید از جنسی شبیه به جنس مغز استخوان است که دو نیمکره مغز پستانداران را بهم پیوند میدهد جسم پینهای است که اطلاعات ذخیره شده در دو نمیکره را قابل دسترس میکند از آنجا که جسم پینهای زنان، در مقابل با جسم پینهای مردان، 4 درصد رشد یافتهتر است،زنان بیشتر وسریعتر از مردان می توانند به عواطف و حافظه (دور) خود دسترسی پیدا کنند به طور عادی مرد از اینکه می بیند زنش برخی جزئیات شب عروسی را، حتی پس از سی سال،فراموش نکرده(یا بخشیده) است، در بهت و تعجب فرو میرود (گرچه ممکن است دهها بار از چیزی مهم بدون تحلیل و استدلال بگذرد و عملی را فراموش کند و از اینجا در روابط ناخوشایند احتمالی با دیگران هراس کند و هیچگاه شروع کننده نباشد)