ازدواج در اسلام

روابط زن ومرد قبل وبعد از ازدواج

ازدواج در اسلام

روابط زن ومرد قبل وبعد از ازدواج

قبل از ازدواج

قبل از ازدواج 

خلاصه اقدامات قبل ضمن و بعد ازدواج
یا ایها الناس اتقوا ربکم الذّی خلقکم من نفسٍ واحده خلق و خلق منها زوجها و بثّ منها رجالاً کثیرا و نساءً واتقوالّذی تسائلون به والارحام،‌ان الله کان علیکم رقیبا
ای تقوا پیشگان و حافظان هوای نفس که پروردگار شما را از انسان واحدی آفرید و (حضرت حوّا) جفت دیگری را برای او قرار داد و از ایشان مردان و زنان بسیاری برانگیخت و پراکند(در همة عالم) و از آنچه نیاز به نگهداری تمایلات و خویشتن‌داری است و نزدیکان سئوال خواهید شد که همانا خداوند نگهبان و کاملاً به شما نزدیک است
در قرآن، احادیث، آیات بسیاری، فصول و حتّی کتاب‌هائی به تشکّل خانواده و چگونگی برقراری آن اختصاص داده شده است امّا تقسیم بندی این همه علوم در هر رشته ورودی و خروجی لازم دارد تا با زبان روز مطالب عرضه شود که امیدوارم در این بحث و درس مخصوصاً‌برای جوانان و آغازگران ازدواج روشن گردد
در کتاب شریف وسائل الشیعه، کتاب النکاح حدیثی مفصّل از اولین خطبة ازدواج یعنی بین ادم و حواء بیان شده است که بسیار آموزنده است، در آنجا یعنی بهشت حضرت ادم علیه السلام با پروردگار خویش راز و نیاز می‌کند و از او می‌خواهد که در میان نعمت بیکران و رحمت واسعه مونسی به او عطا کند تا کنارش آرام گیرد و از دوران زندگی بهره‌ای دیگر نصیبش گردد شاید به ظاهر این تحولّی در سکون به معنای یک نواختی باشد ولی همین نیاز در آخر سبب تکامل و سکونی با هماهنگی می‌شود که داستان مفصّل آن را همه با راندن آدم از بهشت و دخالت شیطان در این سیر الهی خوب می‌دانیم هم علمای تفسیر و هم این حدیث روشنگر این است که ازدواج قبل از آموزش اسماء و علوم وسیع خداوند و اهل بیت علیهم السّلام بوده است
بنابراین اهمیت این امر آشکار است ولی کاربردی نمودن آن و روش پیاده کردنش و روابط دوستانه اش باید کاملاً واضح شود
ساده‌ترین معنی تقوی که در آیات دیگر تکرار شده است چیست و چه ارتباطی با ازدواج دارد؟
معنی شایع آن نگهداری(ق= نگهدار) است خداوند می‌فرماید شما باید خودتان را حفظ کنید و ای زن و مرد با ازدواج تقوای الهی پیشه کنید یعنی ما که در تهاجم انواع ضربه‌های شیطان و لشگریان او در خارج و داخل نفس خودمان قرار داریم با شروع کاری مقدس در آغاز تکامل و تکمیل زناشوئی با هدفی پاک دست بر هم می‌زنیم و با پیوند ازدواج دو کار انجام می دهیم یکی بر لشگریان حق می افزائیم و دیگر از جهت کیفیت،‌خویشتن و همسرمان را قوی می‌کنیم
در پایان حدیث آغازین هم وظیفة ادم را بشارت و نذارت همسرش می‌داند
با ازدواج ما ایمان خود را بیشتر می کنیم، نه آنکه ثروت و نام وکام و جای خود را بیافزائیم
اگر در ابتدا خالص شویم معبود و معشوق اصلی لذّت این امر مقدس را به ما می‌چشاند آنگاه اگر با زوج خویش در سفر و حضر،‌سختی و بستر، گریه و خنده بسر بریم همیشه یاد و روح خدا در کانون گرم خانواده جریان دارد آنگاه که ورود ما با سلام آغاز می‌شود و در اطمینان و آرامش سیر می کند و تا قیامت ثمرة آن ادامه دارد و چون کاروان عشق انبیاء‌و اولیاء (داستان) حقیقت ما را بیان می‌کند به راستی چقدر زیباست که زن و مرد متقابلاً هرگاه به هم می‌رسند خدا را شکر و به هم درود بفرستند، چرا که این غنیمت پیوند را او عطا کرده است و به برکت آئین محمد صلی الله علیه و آله به همة لذّت های دنیا و آخرت آشنا گشته و آن را درک می‌کنند
قبل از ازدواج از ملاقات‌های مخفی و مکاتبات بی ثمر باید خودداری کرد بهترین روش برای دختران و پسران جوان اجازه گرفتن و مشاوره با پدران و اهل فن است امام صادق علیه السلام می‌فرمایند ما زن و مرد را در سر سفره آشنا می‌کنیم
یعنی رفتار و کردار و مشورت با آگاه‌ترین افراد سبب درک بهتر یکدیگر و نزدیکی کامل، بدون ارتباط نامشروع می‌گردد، توافق اخلاقی که مهمترین عنصر خانوادة‌سالم است ارزیابی می‌شود
اگر چنین آغاز کنیم، چون و چرا نداریم در زندگی را به جای اختلاف، به گذشت و احسان تا آخرین لحظه پایه‌ریزی می‌کنیم در حقیقت با ازدواج وارد کلاس مدیریت، صفا و فداکاری می شویم و از تلاش و ابراز محبت(مؤدت) خسته نمی‌شویم
گرچه نظر کارشناسان در معیارهای قبل از ازدواج به همتائی دینی و ایمانی، هماهنگی فکری و فرهنگی، اخلاقی، سنتی، مالی، روحی روانی و تناسب خانوادگی، سیاسی، اجتماعی و حتی زیبائی است و تدین، اخلاق نیک، شرافت خانوادگی، عقل وسلامت روح و جسم را از اصول شروع پیوند گرفته‌اند ولی قصد ما توجه به موانع و نکات دقیق این ارتباط است
امّا چگونه می‌شود ارتباط سالم برقرار کرد؟
به نظر ما اگر متولیان شرع و مسئولین یک نظام حکومتی از رفع مشکلات جوانان یا مبارزه با منکرات سخن می‌گویند حتماً لازم است که زمینة آن را فراهم آورند شاید معنی «قسط» که با ظهور منجی بشریّت صورت می‌گیرد همین باشد البته والدین و همه اعضاء خانواده و بستگان در این امر واجب باید همکاری لازم را بکنند و بدون اکراه و اجبار همه رفتارهای ازدواج سالم را فراهم آورند
ورود به رابطه دختر و پسر در عین نداشتن مرز سخت نیاز به شناخت دارد که اولین آن خودسازی هر کدام است اگر قصد پلیدی در وجود خود ما باشد یعنی فقط هوای نفس بر ما حاکم باشد به این معنی که خاصیت شهوت و غضب را توسعه دهیم و فقط به حواس پنجگانه تکیه نمائیم نه تنها با همسر بلکه با خواهر و مادر یا پدر و برادر هم نمی‌توانیم رابطه سالم برقرار کنیم
در مسافرتی کوتاه با صاحبنظران خوش زبان، سخن از آموزش شد؛ هرکس نظری داشت و هیچکس از اهمیت آن و ندانستن خود حرفی نزد نگفت من در این باب چیزی نمی‌دانم وباید شاگردی کنم،‌و نگفت کدام استاد را باید برگزینم؟ یکی از مواد و کلاس‌هائی که مانده‌ایم و ندیده‌ایم و تاکنون به آن نیاندیشیده‌آیم و یکی از ابعاد علم(Philosophia) است آموزش خانواده و حقوق آنها است
تجربیات دانشمندان به خصوص روانشناسان و دست اندرکاران اختلافات خانوادگی یک نیاز اساسی را برای ما روشن می‌کند،‌و آن یافتن منابعی قوی و محکم است تا در بین همه نظرات و هیاهو تکلیف این جمع درگیر مسائل خانواده را کاملاً روشن کند
در هر حال این همسرانند که باید بدانند خداوند آن‌ها را مایة آرامش و انس یکدیگر قرار داده است نه آنکه از ابتدا یا ضمن و بعد از مدتی زندگی، سر به شکوه و ناآرامی آغاز کنند و به جای دقت در مرحلة اول بهانه در‌آخر بیاورند
ایشان با ذکر به اینکه با پیوند ازدواج خداوند بر ایشان منت نهاده است قدر این همسر را باید گرامی دارند و‌آن را با مدارا و مهر و لطف جبران کنند بهترین غذا  را برای یکدیگر بخواهند و بهترین مکان را برای هم فراهم آرند و با چاشنی قناعت و صفا آرام گیرند حتی در روابط زناشوئی هر یک دیگری را مقدم دارند و در حضور خداوند  وخلق زمینة رشد و عبادت و نشاط را فراهم آورند هیچگاه بدخلقی نکنند و به خصوص در خطا از یکدیگر درگذرند و با درک محبّت و خلوص و رنج سالها خدمت همدم و همسر خویش را پایمال نسازند
مشهور است کاسبی رند خدمت عالمی فاضل می‌رسید و تکرار می‌کرد آقا چه کنیم حقوق مردم رعایت شود عالم بزرگوار از جواب خودداری می‌کرد و او مرتب کلامش را تکرار می‌کرد و عالم به جواب مناسب و حال او می‌اندیشید تا اینکه روزی گفت: انصاف، انصاف او که منتظر این کلام بود بلافاصله و بدون تأمل خداحافظی کرد و هنوز کاملاً از مسجد خارج نشده عالم دوباره او را صدا کرد و گفت: آیا می‌دانی یزید که سر مبارک امام حسین علیه السّلام را بریدو به آن عمل قبیح یارانش را فرمان داد چه کرد مرد بازاری که از این سؤال و توضیح تعجب کرد و به دقت گوش فرا داد عالم فرمود: آری او و کوفیان و دشمنان ابا عبدالله «انصاف» نداشتند
حقیقت این است که اگر ما حتی یک لحظه یاد این کلام را بخاطر داشته باشیم به طلاق گردن نمی‌نهیم حتی قدر یک لحظه زندگی مشترک را ارج می نهیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد