دلزدگان
آنانکه به عصیان، پوچی، بیتفاوتی، دم غنیمی یا در نهایت به خودشکی نیز میرسند این مسیرها در حقیقت یک سیر بلند و پرتلاش انسان محرّک است که به مشکل بی مسئولیتی بشر و بیماری وسواس بدون عمل و استقامت و رفع اخلاص و علم در زندگی دچار شده است
آنان که برای رفاه تلاش کرده آند بعد از یافتن آن به پوچی میرسند و یا با نرسیدن آن مضطربند و قُر می زنند و مقاصد کاذب بلندشان به اسارت روشنفکری غرب و شرق میکشد
اینان باید بدانند که انسان از رفاه،حتّی آزادی و عدالت بالاتر است نه می تواند تنها مقلّد باشد و نه اسیر بلکه از همة امکانات موجود برای حرکت سوی معبود باید کمک بگیرد زیرا همه چیز مفید است حتّی از بدیها میتوان برای رسیدن به خوبیها، شناخت بهتر و ساخت زندگی جدید مدد گرفت
آنجا که نه رحم مادر است و نه زندان وابستگیها، ونه ترس ارباب وطاغوت که شادی و صفا و پیروزی حق بر باطل است و به هر کس نسبت به میزان بهرهگیری استعدادش پاداش میدهند کوچکترین ارزش ها در نظر خواهد آمد و هر قطرةباران را ملکی مأمور آن است و برگ درختان را حضوری آرام نظاره میکند وهمه را به جایگاه خویش که برای رشد ما است قرار می دهند
آنها که از خود حرکت کرده و آمادة مبارزه شدهآند با ظالمان و برای ضعیفان در هر زمان و مکان پیش میروند،همةصدمات را حل می کنند گرچه از عمر خویش مایه بگذارند یا مادر و پدرشان به ایشان ظلم کرده باشند یا مرتکب اشتباهی به خود گشته باشند
در اینجا شکست دیگر معنی ندارد بنابراین ناامیدی از رحمت خداوند همواره ادامه ندارد